مطالب عاشقانه.اس ام اس عاشقانه.رمان عاشقانه.عکس عاشقانه.دوست داشتن.محبت.عشق.عاشقی.جدایی.تنهایی.وفاداری.
اس ام اس جدید غمگین عاشقانه...
ساعت | بازدید : 468 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

آرامــش ظـاهــرم گـمــراهـت نکنــــد؛

آشفتــه تـر از این حـرف ها هســـتم !

عاشقی می کنم!

لج می کنم!

بد اخلاق می شوم!

دست خودم نیست …

ساعت و زمان هم ندارد!

تــو که نباشی …

زندگی باید به کام من تلخ شود !!!
::
::
دلت که تنگ یک نفر باشد

خود خدا هم بیاید تا خوش بگذرد

و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد

تو دلت تنگ است !
دلت برای همان یک نفر تنگ است

تا نیاید تا نباشد هیچ چیز درست نمی شود
::
::
آه تو چه میدانی از دلتنگم !

گاهی به خداوند التماس میکنم خواب آمدنت را ببینم

می فهمی ؟!؟

خواب آمدنت را …

وقتی دلتنگ صدایت میشوم

حتی به گوشیم التماس میکنم !

 

برای دوباره شنیدن صدایت
خدا که جای خود دارد

::
::

خیلی ها دلـمو شکستن؛
ولی تو با همه فـــرق داری
آخـه ی ضرب المثلی هست ک میگه :
کــــار را آن کرد ک تمــــام کرد
::
::
گـــ ــاهــــی
دلم بــرای زمـــ ـانی
کــه نمیشناختمت تنـــگ می شود
::
::
ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ، ﻗﺎﻧﻮﻥ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺍﺳﺖ!
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺗﻨﮓ ﺷﻮﺩ..
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ..
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ…
ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺷﮏ ﻣﯿﺮﯾﺰﯼ “ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ” ﺑﺮﯾﺰﯼ..
::
::
بعضی ” آه ” ها را
هر چقدر هم که از ته دل بکشی
باز هم سینه ات خالی نمیشود
امشب سینه ی من پر است از آن ” آه ” ها

::
::

همه چیز عوض شده جز تو ، تو از اول هم عوضی بودی . . .
::
::
دیگه از ( میم ) مالکیت استفاده نمی کنم . . .
شب بخیر نفسش !
::
::
رفتی ؟
بعضی ها بش میگن قسمت !
اما من میگم :  به درک !
::
::
بعضی وقتا باید به بعضی آدما بگی :
خب ! بازی خنده داری بود ، حالا دیگه از زندگیم برو بیرون !
::
::
مشترکم بودی که در دسترس نبودی !
خاموشت کردم تا ابد . . .

::
::

 

رو بعضی ها باید برچسب زد :
تست شد ، آدم نیست !
::
::
شاید بعضی وقتها راه رو عوضی برم ولی مهم اینه که هیچوقت با یه “عوضی” راه نمیرم !
::
::
گاهی دلت از کسایی میگیره که فکر می کردی با تمام آدمهای کنارت فرق دارن !
خودشون … دنیاشون … زندگیشون …
و بعد بفهمی که دنیایی ندارن که بخوان به خاطرش زندگی کنن ، این آدما وجودشون توی ذهنتم زیادیه چه برسه توو زندگیت !!!
::
::
آفت گرفته است خرمنی که هر روز سرش وعده میدادی …

لطفا واسه خالی کردن خودتون یکی دیگه  رو پر نکنید …
::
::
آرام میروم ، آنچنان آرام که ندانی کی‌ رفته ام اما وقتی‌ جای خالیه مرا ببینی‌ آنچنان سخت رفته ام که تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی !
::
::
کاش تو تقویم روز نامرد هم داشتیم که بشه به بعضیا تبریک گفت !

 

::
::

 

به بعضی ها باید گفت هــــی‌ فـــلانــی نردبـــان هــوس را بـردار و از اینـجـا بــرو،
با ایــــــن‌ چــیــــزهــا قـــدت به عــــشــق نـمـی رسد !
عـــشـــق بـــال مـــی‌خــواهــد کـه تـــو نـــــــداری . . .
::
::
تو مثل زمین قدرت جاذبت فوق العادست
اما کاش از پستی بلندی هاش
پست بودن رو یاد نمیگرفتی …
::
::
به بعضیا باید گفت بى زحمت دست به دست خودتو گموگور کن نبینمت …
::
::
اشتباه من املایی بود ،
من فقط او را همدرد نوشتم ،
گویا او هم ، درد بود …
::
::

فرقی نمی کنه که به یه “دو پا” زیادی “جَو” بدین یا به یه “چهار پا” زیادی “جُو” بدین …
به هر حال از هر دوشون جفتک می خورین !

 

::
::

کاش خوشبختی هم مثه مرگ حق بود !
::
::
چه رابطه ای است بین گلوی تو و چشمان من ؟
تو بغض میکنی ، چشمان من خیس می شوند …
::
::
تو دور می شوی و من در همین دور می مانم …
پشیمان که شدی برنگرد ، لاشه ی یک دل که دیدن ندارد !
::
::
یکی بود که اونم رفت …
کاش از اول غیر از خدا هیچکس نبود !
::
::
دورا دور عاشقت شدم
دورا دور نگرانت بودم
دورا دور عشق ورزیدم
و حال
عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را
دورا دور می بینم
و از همین دورا دور می میرم !

::
::

نسلـی هستــیـم ،
که روزهــا میخــوابیــم..
و شبــهـا بیـــــداریـــم !
چــون..
تــاریـکی شب ، بـــرامــون..
قــابــل تحمـّـل تــر از “تـــاریــکی” روزهــامــونــه !
::
::
لانـــه ات را ،
بـــر حبــابِ حــوصلــهء مـــردُمــان نـــساز !
تــــا ،
آوارهء بیحــــــوصـلگــی شــــان نـــــشوی !
::
::
مردم این روزها قیمت هر چیزی رو میدونن ،
ولی ارزش هیچی رو نمیدونن ..!
::
::
آدمها می روند و یادشان می رود بگویند به کجا…؟
آدمها می روند و یادشان می رود برگردند …
و آدمها هیچ وقت ” آدم ” نمی شوند …!

::
::

ای دوست ای دوست جور از آن کشم که روی تو نکوست…
مردم گویند بهشت خواهی یا دوست …
ای بی خبران بهشت با دوست نکوست
::
::
یکی از لذتهایی که دیگه نیست..
اینه که هر جا که باشم.. مــــــنـــــو با همون اسمِ خاص که همیشه با کلی عشوه و ناز و اَدا صدا میکرد، صــِــدا کنه.. .
فقط یه بار .. یه بارِ دیگه..هــمـــیــــن..
::
::
عشق تو
شوخی زیبایی بود که خداوند باقلب من کرد..
زیبا بود اما شوخی بود…‏!‏
حالا تو بی تقصیری…‏!‏
خدای توهم بی تقصیر است…‏!‏
من تاوان اشتباه خود راپس میدهم
تمام این تنهایی تاوان‏”جدی گرفتن ان شوخی‏”است…‏!‏

Ebiblove.lxb.ir

موضوعات مرتبط: اس ام اس عاشقانه , ,

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


متن زیبا و عاشقانه
ساعت | بازدید : 628 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

قطار می رود… تو می روی… تمام ایستگاه می رود…
و من چقدر ساده ام که سالهای سال، در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!
 
 
 
یادت هست که باهم جناق میشکستیم و می گفتیم یادم تورا فراموش؟
امروز تمام استخوان هایم شکسته اما تورا فراموش نکرده ام…
 
 
 
 
کجایی ای رفیق نیمه راهم
که من در چاه شبهای سیاهم
نمی بخشد کسی جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم

Ebiblove.lxb.ir


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


كاش بدونی تمام دنیای منی...................
ساعت | بازدید : 549 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

می گویند عاقل باشم.

انها چه میدانند؟انها که هرگز عاشق تو نبوده اند.

چه کسی جز من صدای خنده های دلربای تو را شنیده است؟

چه کسی جز من در نگاه گرم تو غرق گشته است؟

چه کسی جز من اسیر تو بوده است؟

آها چه میدانند؟که تو همه کس منی

میگویند عاقلانه فکر کنم.خنده ام میگیرد؛

چگونه میتوانم برای نفس کشیدن به یاد تو،راه رفتن به یاد تو ،زنده بودن به یادتو،

برای خوشبختی ام؛خوشبختی انسانی که برای تو زنده است،من عاقلانه فکر کنم!!!!

می دانی؟گاهی فکر می کنم من،تو شده ام...

 برای تو که تمام دنیای منی..........

Ebiblove.lxb.ir


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بوسه
ساعت | بازدید : 847 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

از بوسه های

قلابی تلفنی خسته شدم


از بغل های محکم اس ام اسی


از عشق بازی


ااز همه خسته ام


تو کنارم باش


هوای تنت کافی است

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: بوسه ,


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


فرق عشق و ازدواج ...
ساعت | بازدید : 528 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

شاگردی از استادش پرسید: عشق چست ؟

استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد

داشته باش كه نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی...

شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.

استاد پرسید: چه آوردی ؟

با حسرت جواب داد:هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به

امید پیداكردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد گفت: عشق یعنی همین...!

شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست ؟

استاد به سخن آمد كه : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش

كه باز هم نمی توانی به عقب برگردی...

شاگرد رفت و پس از مدت كوتاهی با درختی برگشت .

استاد پرسید كه شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین

درخت بلندی را كه دیدم، انتخاب كردم. ترسیدم كه اگر جلو بروم، باز هم دست خالی

 برگردم .

استاد باز گفت: ازدواج هم یعنی همین...!

و این است فرق عشق و ازدواج ...

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: فرق عشق و ازدواج , , , ,

موضوعات مرتبط: متن عاشقانه , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بی قراری......
ساعت | بازدید : 628 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

هـــــــر نفـــس ،

درد اســـت که میکشـــم !!!
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا اصـــلا نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
و کنــــارم نیســــتی ...
دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد….

 

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: بی قراری , , , , , , ,


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


هواشناسی دل!!!
ساعت | بازدید : 563 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

هواشناسی:به دلیل دوری شما هوای دل ، صاف تا قسمتی ابری همراه با آه پرانکده میباشد این سامانه سوزناک تا روز دیدار با شما پایدار خواهد بود.

 

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: هواشناسی دل!!! ,


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


داستان عاشقانه!!!
ساعت | بازدید : 560 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد… پسر قدبلند بود،
صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست
احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می
داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد. در آن روزها، حتی یک
سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را
یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را
به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با
دیدن پیکر برازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و
چشمان درشت را دوست خواهد داشت. دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و
وقتی لبخند می زد، چشمانش به باریکی یک خط می شد

در  نوزده سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و
پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که
همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها
حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود
نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت.
به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده
بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که
پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را
کوتاه نکرد. دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه
پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا
کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا
رسیده بود. دختر در بیست و پنج سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر
پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و
تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج
پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و
داماد چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد. زندگی ادامه داشت.
دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد.
شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می
کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد. ده سال
بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و
در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار
می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت… شبی در باشگاهی، پسر را
مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس
اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر
با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید. زن پنجاه و
پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر
با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو
برابر آن پول و بیست درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد
کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟ پسر برای مدت
طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد. چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج
کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت. مدتی
بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک
ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش،
پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن
را برای من نگهدارید؟ پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد. مرد
هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال استراحت بود که ناگهان نوه اش یک
ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره
چیست؟ مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را
از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟ پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟ کاغذ به زمین
افتاد. رویش نوشته شده بود: معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که
بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد

 

 

 

 

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: داستان عاشقانه!!! ,


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نكته هاي زيبا و عاشقانه
ساعت | بازدید : 541 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

اينگونه زندگي کنيم :
ساده اما زيبا،
مصمم اما بي خيال،
متواضع اما سربلند،
مهربان اما جدي،
سبز اما بي ريا،
عاشق اما عاقل


از کسي که دوستش داري، ساده دست نکش شايد ديگر هيچکس را مثل اون دوست نداشته باشي، از کسي هم که دوستت دارد به آساني نگذر شايد هيچوقت هيچکس را مثل تو دوست نداشته باشد.


زندگي در قلب من طوفان غم دارد ولي
خنده بر لب مي زنم تا کس نداند راز من
در سراشيبي که نامش زندگيست
با همه افتادگي ها مي روم
مي روم شايد که در دشتي بزرگ
بازيابم آنچه را گم كرده ام....


غريبانه ترين لحظه تنهايي خويش چشمانم را به تو خواهم بخشيد تا هيچ گاه به پاکي عشقمان شک نکني ): تكيه به شونه هام نكن... من از تو افتاده ترم.... ما كه به هم نميرسيم... بسه ديگه! بذار برم..... كي گفته بود به جرم عشق؟ يه عمري پرپرت كنم... يه گوشه اي كنج قفس... چادر غم سرت كنم.... من نه قلندر ميشوم.... نه قهرمان قصه ها.... نه بردهء حلقه به گوش.... نه مثل اون فرشته ها... من عاشقم... همينو بس! غصه نداره... بي كسيم


اگر ميدانستي انتظار ديدنت چه مجازاتيست هيچگاه تنهايم نمي گذاشتي


هميشه از نگاه تو با تو عبور ميكنم
از اينكه عاشق توام حس غرور مي&zEbiblove.lxb.ir



|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


ساده می گویم...
ساعت | بازدید : 469 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست

چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

Ebiblove.lxb.ir
برچسب‌ها: ساده می گویم , , , ,


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 39
بازدید ماه : 332
بازدید کل : 227524
تعداد مطالب : 126
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1


تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مطالب عاشقانه.داستان عاشقانه.اس ام اس عاشقانه و آدرس ebiblove.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 126
:: کل نظرات : 2

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 3
:: باردید دیروز : 7
:: بازدید هفته : 39
:: بازدید ماه : 332
:: بازدید سال : 1221
:: بازدید کلی : 227524