رفتی و جات خالی شد تو خونه م
آتیشو باز کشیدی به جونم
میدونم که حرف های قشنگت
چیزی نیست جز اشکی رو گونه م
آخ بازم داغت کوبید تو سینه
یاد تو چقده دلنشینه
خدایا کاری کن از بهشتت
بتونه اشکامو ببینه ......
آتیشو باز کشیدی به جونم
میدونم که حرف های قشنگت
چیزی نیست جز اشکی رو گونه م
آخ بازم داغت کوبید تو سینه
یاد تو چقده دلنشینه
خدایا کاری کن از بهشتت
بتونه اشکامو ببینه ......